روزنامه نگار و فعال رسانه
راههای یاد گرفتن و تجربه کردن برای انسانها قابل شمارش است؟ نیست . در هر برهه از زمان و هر بخش از تجربه زیستی مان هر کدام ما متوجه این موضوع شدهایم که عمیقترین ذره وجودی ما ، آن چیزی که در ذات و ضمیر ما بیشترین استعداد و قابلیت رشد را دارد چیست . این جدای از شرایط محیط و بستر زندگیست . در مورد چیزی صحبت میکنم که نقطه شروع رویابافی و احساس زنده بودن را در وجود ما شکل داد. خوشبخت و بلند اقبال کسی که زندگی و زمانه و تجربه وجود داشتن و زندگی برای او همسو شد با این استعدادهایی که روزی در خودش کشف کرد . باری این که چه اندازه به آن پر و بال دادهایم و موفق بودهایم ماجرای دیگریست .
برای من ، از وقتی که به خاطر دارم دو ماجرا بود که وجود داشتنم را معنا میکرد ؛ خواندن و نوشتن . من در عصری زندگی کردم که هنوز دنیای کتاب و کتابخوانی و جهان ادبیات داستان و روزنامهنگاری و دیدن اسم بیمختصاتمان پای ستونها و صفحات روزنامهها و مجلات ارج و قربی داشت . من از وقتی به خاطر دارم رفتم که از اهل قلم فکر کردن و نوشتن یاد بگیرم . پای حرف و قلم اساتید حاضر و غایبی که برای آنها هم نوشتن عنصر مرکزی وجود داشتنشان بود مشق کردم و درس پس دادم. در اوایل کودکی و نوجوانی وقتی با پس انداز پول توجیبی و همان اندک عیدیهای مرسوم کتاب و روزنامه و مجله میخریدم ، دیدن اسمم پای مطالب چاپ شده در بچهها گلآقا و دنیای تصویر کودک و نوجوان و گرفتن یکی دو کارت خبرنگاری افتخاری از مجلات ، همه سعادت ممکن بود . همین رویا و همین جهان رویایی در من ادامه پیدا کرد و من را کشاند به وادی روزنامهنگاری . راهی که برخلاف امروز و مختصات رسانههای نوین ، راه میانبر نداشت و در عوض لبریز بود از کلی به حساب نیامدن و کوچک بودن و از در رانده شدن و از پنجره تو آمدن ! من لا به لای کتاب و روزنامه و مجله بزرگ شدم؛ پای حرف و قلم و سختگیری و راهنمایی و دلسوزی اساتیدی که نامشان و فکرشان بخش بزرگی از تاریخ فرهنگ این نازنین وطن باقی میماند . روزنامهنگاری و اهل رسانه شدن برای من مسیری بود که از ابتدای زندگی میخواستم. مگر نه این که کلمه سرچشمه ارتباطات بشر و رسانه (در هر عصری و به هر شکلی) بستر هویتی تمام انسانهاست؟ من اینها را مشق کردم و هنوز راه درازی برای یادگیرفتن و تجربه کردن من و شما و همه باقی مانده است .
سوابق کاری :
جدای از تجربیات پراکنده دوران کودکی و نوجوانی مهمترین سوابق کاری من در دنیای رسانه و روزنامهنگاری احتمالا همکاری و یادگرفتن در این رسانهها باشد : چلچراغ ، بهار، اعتماد ، آفتاب یزد ، مردمسالاری، جهان صنعت ، امتداد . مابقی تجارب و سوابق کاری را شاید بشود صرفا به همین اندازه اشاره کرد که روزنامهنگاری به شیوهای که من و هم نسلان و بزرگترهایم مشق کردیم دنیایی بزرگتر از نام رسانهها و روزنامهها بود و هر فرصتی برای حرفهای نوشتن غنیمت بود .
اطلاعات تحصیلی :
کارشناسی روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی
تماس با ما